تولد 7سالگی رهام عزیزم
رهام مامان سلام عزیزدلم انگار همین دیروز بود که شروع به وبلاگ نویسی کردم و اولین سال تولدتو ثبت کردم چقد زود گذشت کودکی تو ... نازنینم ؛مهربونم روز به روز قدمیکشی و بزرگ میشوی و من از نگاه کردن به قامت زیبایت حض میکنم و پیشانی شکر به زمین میگذارم از سن خیلی پایین لقب مهربان برازندت بود و الان این مهربانیت روز به روز مشهودتر میشه احساسات پاک و کودکانه ات منو به وجد میاره غلیان احساساتت منو متحیر میکنه مگه میشه با این سن کم و با توجه به جنسیتت این همه احساساتی و مهربان بود مگه داریم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!الهی من دورت بگردم مهربانم همدم و مونس من، هرچی از مهربونی و اخلاق خوبت بنویسم کم نوشتم تمام همکلاسیهات و مادر دوستات هم با من هم عقیده ...